امسال اولین سالیه که دارم عید رو تنهایی جشن میگیرم من و خدای مهربونم
آرزو دارم زمان سال تحویل من رو از دعای خیرتون بی نصیب نکنید
بزرگترین آرزوی مدیر مسئول سابق برای همه شما اینه که:سال خوبی داشته باشید
خدانگهدار تا سال آینده...
دوم دودوم دوف تقتق دوم داراراراراراااااام ریم رامرام تق دوف تق تق دووووووف (صدای تیتراژ آغاز برنامه)
مجری: با درود و بدون نام و یاد خدا. با شما هستیم با یکی دیگه از سری برنامه های میزگردی با شما از شبکه صدای لندن(BBC).
داراراراراراااااام ریم دودوم دوف دوف دوم رارارارم بوووف (موزیک و تصویر)
مجری: بله در روز 22 بهمن شاهد بودیم که میلیون ها نه بلکه میلیارد ها انسان آزاده ی ایرانی در خیابان های تهران و شیراز و غیره تجمع کردند و هی شعار بر علیه حکومت دادند.جمعیت اونقدر بلند فریاد می زد که اصلا مضمون شعار ها معلوم نیود برای همین هم ما نتوانستیم شعار ها را به زبان این وری ترجمه کنیم.
وق وق دوف دوف دی دی دیش له له دیم دودوم دودوم رارارارم (موزیک و تصویر)
خب دوستان خوشگل من، امشب به عنوان کارشناس در خدمت یه نفر هستیم به اسم بها ا... مهاجرانی.بفرمایید.
بهاا... : بله.من هم از ته و توی دلم به همه ی خوشکلای عالم سلام عرض می کنم. و به عنوان شخصی که سابقه زندانی شدن در ایران را دارم از همین تریبون به همه اعلام می کنم که مردم ایران باید سینه سپر کنند و همه چیز را بشکونند و بگن که تقلب شده و همه چیز را آتیش بزنند و هر غلطی می تونن بکنن.به کسی هم مربوط نیست من برای چی زندان بودم.
مجری: آقای بها ا... از شما خواهش میشه خونسردی خودتون رو حفظ کنید برای قلبتون ضرر داره.بفرمایید آب.
بها ا...: بله متشکرم که اقلا شما به فکر من هستید. بله داشتم ور می زدم.بنده به عنوان کسی که از این نظام و مردم تو گوشی خوردم اعلام می کنم که ما برای استقرار آزادی و دموکراسی و از این قرتی بازی ها باید بریزیم تو خیابان ها.ریختن به خیابان از شما و حمایت از ما.آتش زدن از شما و حمایت از ما.
مجری: خب مث اینکه یکی تو تلفن و روی خط هستند. بفرمایید عزیز خوشکلم.
بیننده:درووووود.
مجری:درووووووود خوشکل خودم.بگو عزیز دلم.جانم ،بمیرم برات.
بیننده: من ندا هستم از ایران.مجرد هستم و اصلا هم قصد ازدواج ندارم.آقای مهاجرانی پس چرا نمی یاید ما رو نجات بدین.من امشب با بوی فرند هام رفتم سه تا ماشین آتیش زدم.کلللللی هم شعار دادم.کلی هم صفا داد.یعنی رفتیم صفا سیتی.
مجری:باریکلا عزیز دلم.همین جوری ادامه بدید ما حتما حتما پشت سرتون هستیم و از شما با تمام قدرت حمایت می کنم.شما ادامه بدید ما هم خودمون رو میرسونیم میدون آزادی.
بووووووووووووووووووووووووووق
مجری:بیننده دیگری تو خطن.بگو عزیز دلم.قربونت برم الهی.
بیننده:هاااااااااای .
مجری:دروووود عزیز من.معرفی کن خودتو و بگو داشتی چه کار می کردی.
بیننده:من سولماز هستم ولی بچه ها بهم می کن سولی. از سوسول آباد تهران تماس میگیرم .خاستم بگم سگ من برنامتون رو خیییییلی دوست داره.وقتی مجری رو نشون می ده میره و مانیتور رو لیس می زنه.واقعا جالبه...
بوووووووووووووووق
مجری:بله متشکرم از بیننده خوبم.آقای بها ا.... تحلیلتون از این صحبت بیننده عزیز دل چیه؟
بها ا... : من واقعا متاسف شدم از این که آزادی در ایران نیست.چرا آزادی نیست آخه؟ و چرا تقب شده؟
مجری:آخرین بیننده پشت خطن.بفرما جیگرم.
بیننده: سلام .اشتراک 198 دو تا پیتزا می خاستم با دو تا نوشابه سیاه.
بوووووووووووووووووق
مجری: بله متشکرم از بیننده عزیز مون که این قدر عمیق و غیر مستقیم صحبت می کنند.آقای مهاجرانی تحلیلتون از بیانات دوستمون چی بود.
بها ا... : بله،واقعا من متاثر شدم از صحبت های عزیز دوست داشتنی و بوسیدنی خودمون که بی پرده همه مسائل را با ما در میان گذاشتن.این که ایشون نوشابه سیاه میل میکنند خبر از وضعیت سیاه در جامعه ایران میده و به نوعی نشانگر تیرگی اوضاع داخلی و روح خفقان حاکم بر جامعه است و من اصولا معتقدم که همییشه تقلب شده و می شه و خواهد شد.
خب جناب بها ا.. از اتاق فرمان اشاره میکنند که وقت برنامه تمام شده. در پایان اگر صحبتی و ناگفته‌ای در مورد انتخابات و اوضاع سیاه و خفقان و بی‌ادب و بی تربیتی در ایران دارید بفرمایید.
بها ا... : نخیر من صحبتی ندارم فقط معتقدم که تقلب شده.اصلا کلا و واقعا تقلب شده.من خودم دیدم که تقلب شده.
مجری: بسیار سپاسگزارم جناب بها ا.... به امید اینکه ایرانی خشگل داشته باشم.به امید ایرانی که حقوق بشر را رعایت کنه و ایرانی آزاد از هفت دولت.برنامه رو با یک ترانه از مانی ساسکن بای بای می‌کنم.
(ترانه با صدای مانی ساسکن و پس تاز و موسین حوخده)
او او او اوه مای گاد/بیا قربونت برم ،با هم بریم برقصیم/خشگل بیا برقصیم!از هیشکی هم نترسیم!!!
من و تو همیشه/ تو و من همیشه/ بیا بریم تو بیشه/آره آره آرررره / آخه تا سه نشه بازی نمی‌شه...
تمامی مطالب ارائه شده در این ستون جنبه اطلاع رسانی داشته و معترضین میتوانند حداکثر تا یک ماه بعد از چاپ این شماره از نشریه نسبت به مطلب یا مطالب در وب نشریه ، اعتراض کرده ؛ تا ما نیز در صورت وارد بودن اعتراض این دوستان نسبت به چاپ عذرخواهی اقدام نماییم .
با تشکر/محمد مهدی غریب
-------------------------
* بند اول : استاد نداریم !
به گفته یکی از دانشجویان ، دروس استاندارد ترم رشته مدیریت بازرگانی ، از جمله دروس ترم 6 این رشته مثل : حقوق تجارت و بازرگانی بین الملل خودخوان اعلام شده اند !!!
ما همینجا به این دوستان پیشنهاد میکنیم به جای ناراحتی از این دست مشکلات عادی در دانشگاه بروند و سر کلاس های دروس عمومی همچون اندیشه حاضر شوند و بعد از فراغت از تحصیلات عالی مانند آدمهای خوشحال در مصاحبه های استخدامی ، جواب سوالات مربوط به این دروس را در کمال خونسردی با جواب های اندیشمندانه اشان پاسخگو باشند :) . همچنین ناراحت 6 نمره میان ترم این دروس که به آنها تعلق نمیگیرد نباشند که این میان ترم ها را اصولا کی داده و کی گرفته ! حالا از ما ترم آخری ها به شما ترم چندمی ها نصیحت :) خواه پند گیر و خواه ..... . همچنین یادم رفته بود ... بقیه رشته های تحصیلی همچون مهندسان محترم هم میتوانند از همین بند مورد استفاده مدیران استفاده نمایند.
* بند دوم : و با تشکر از !
"توضیح : بند "و با تشکر از" یکی از ستون های مورد علاقه این بنده خدا در هفته نامه همشهری جوان است که ما ایده آن را عینا در اینجا کپی و زیراکس مینماییم تا شما حالشو ببرید :) "
و با تشکر از مسئولین محترم که ژتون دانشگاه را هنوز رو به راه نکرده اند و ما هر روز با شکم گرسنه به منزل باز میگردیم و همچنین تشکر ویژه ای داریم از جناب دکتر زیاری که لطف نمودند و بودجه های فرهنگی مراکز را در حالت تعلیق درآورده اند و بسیار ممنونیم از جناب دکتر جاجرمی زاده که موجبات عدم دغدغه های فکری را مخصوص دبیران انجمن های علمی مرکز استان فراهم مینمایند تا این دوستان از جانب بودجه لطمات روحی نبینند و به شخصه متشکرم از جناب آقای زارع که بعد از 9 ماه پست خود را در استان واگذار کردند به آقای کریمی و این مسئول محترم را در سردرگمی رها ساختند و آفرین به تیم فوتسال دانشگاه خودمان که دیگر وجود ندارد تا جلو سوسول های تیم های حریف صف آرایی کنند و احسنت به مسئولین که پسرهای بی نوا را از لطف ورزش کوه نوردی محروم میکنند و به به دارد کار آقایانی که درختان دانشگاه را یکی پس از دیگری قطع میکنند تا ما اسم روز درختکاری که می آید گریه امان بگیرد و سرآخر ، باریک ا... به خودم که اینقده حرف نگفته دارم که سانسورشان کردم تا موجبات تخته شدن دوباره سه نقطه نباشم . ممنون آقایان و خانم ها ... ممنون .
الف)
1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 ، 6 و ... شاید هم بیشتر از 6 تا بود ! کی اصلا به شماره ها اهمیت میده . باور کنید هیچ کی اهمیت نمیده . باور ندارید ؟ خوب باور کنید تا باور داشته باشید . یه نگاه دقیق به روی صفحه اول بندازید ! انداختید ؟ چند نوشته ؟! خوب معلومه که اشتباه چاپی در کار نبوده :) درست دید . از شماره صد نشریه خیلی وقته که گذشته . این نشریه که الان تو دست شما دوست گرامی قرار گرفته همراه خیلی از دانشجوهایی بوده که الان دیگه اینجا نیستند . یا فارغ التحصیل شدن ، یا رفتن سر خونه زندگی هاشون . خیلی هاشون هم دیگه بین آدم ها نیستند . پر کشیدن و رفتن .
اما برا کی مهمه ... برای کی مهمه که یه نشریه از مرزها رد شده ؟! اصلا بینم دوست عزیز برا شما مهمه ؟!
ب)
کیفیت نامطلوب کاغذ ، کیفیت بد طراحی ، کیفیت پایین مطالب منتشر شده ، تیراژ پایین نشریه و خیلی از بهانه هایی که همه دوست دارن در قالب انتقاد بیان کنند . خوب انتقاد معلومه که خوبه . ولی شما یه لحظه قاضی . با 9000 تومان شما چیکار میتونید بکنید ؟! خوب، با 9000 تومان میشه 100 نسخه کاغذ سایز A3 سیاه سفید دو رو کپی زد . حالا شما فکرشو کردید که بقیه هزینه ها باید از کجا تامین بشه ؟ هزینه ایاب و ذهاب ، هزینه اینترنت ، هزینه تایپ ، هزینه طراحی و ... و ... و ... کی میخواد این هزینه ها رو بده (تو علم مدیریت برا هزینه زمان هم قیمتی معین میکنن که ما نمیکنیم !) . حالا همه اینها به کنار ... شما با صفر تومان چند تا نسخه نشریه میتونید به دست دانشجوهای مشتاق برسونید ؟
نکته : میدونید که بودجه نشریات پیام نور فیروزآباد در حال حاضر بیش از 9 ماهه که قطع شده و این نشریه که الان در دستان شما قرار گرفته به همت رئیس دانشگاه و مسئول خستگی ناپذیر اتاق تکثیر دانشگاه و صد البته هیئت تحیریه نشریه تولید شده ؟!
ج)
درد دل بسیار و خرما بر نخیل !!!
همه ما مشکلاتی رو داریم . همه ما دوست داریم که به جامعه خدمت بشه و چه جامعه ای بهتر از جامعه دانشجویی که آینده سازان کشور همه ، همینجا جمع شدند . حالا شما دوست عزیز ، فکر میکنید اگه نشریه دانشجویی در مرکز فیروزآباد چاپ بشه مفید تره یا اینکه چاپ نشه ؟
جواب های خود را به مسئول فرهنگی دانشگاه تحویل داده یا به سایت fpnu.ir مراجعه نموده و نظر خود را در آخرین پست سایت برای ما قرار دهید و ما را در هر چه روشن تر شدن تکلیفمان کمک کنید !
د)
"انجمن علمی مدیریت و انجمن ادبی آریسان اقدام به عضو گیری مینمایند ." جهت کسب اطلاعات بیشتر به بسیج دانشجویی مراجعه نمایید . (پیام بازرگانی رو داشتید !!!)
نویسنده : mxu