گاهی گمان نمی کنی، ولی می شود
گاهی گمان نمی کنی، ولی می شود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود...
گمان نميكردم اما شد.
خیلی وقت پیش اين فيلم آخرش خوب تمام شد.آمده ام که خبرش را بدهم!به من گفته بود كه خوب تمام مي شود "كه سوال من اینست که چرا شما فکر می کنید که نمی توانید موفق شوید؟
امیدوارم در وبلاگ شما خبرهای خوبی از شما بشنوم.موفقیت با شروع آغاز می شود.پس لطفا شروع کنید..."
ميخواهم نظرش را براي همه ي پيام نوري ها بنويسم شايد براي آنها هم انگيزه ي خوبي باشد براي حركت.
باور كنيد كه هميشه ياد اين كامنتها مي افتادم و انگيزه پيدا ميكردم.اميدوارم نويسنده ي اين نظرات هرجاكه هست بهترينها را كائنات برايش رقم بزند.از او و از تمام وقتي كه براي يك پيام نوري گذاشت بسيار بسيار ممنونم!
""""پنجشنبه 27 اسفند1388 ساعت: 14:19 |
توسط:علی |
| ||
|
بهترین سلام ها به شما.پیشاپیش سال نو مبارک.من کارشناسی ام را از پیام نور رشت گرفته ام.من دو سال پیش دقیقا همین احساس شما رادر مورد خودم و دانشگاه پیام نور داشتم!ولی نیازی به نگرانی نیست.این فیلم آخرش خوب تمام می شود!من همه افکار منفی را از ذهنم دور ریختم و امروز دانشجوی ترم دوم کارشناسی ارشد هستم.اگر من توانستم شما هم می توانید. | |||
سه شنبه 10 فروردین1389 ساعت: 16:39 |
توسط:علی |
| ||
سلام.خودتان را باور کنید تا از توانایی هایتان شگفت زده شوید.من مطمئنم شما می توانید یک پایان با شکوه داشته باشید.کافی ست ذهنتان را از رویدادهای ناخوشایند گذشته خالی کنید.پس هرچی خاطره خوبه مال خودتان .خاطرات بدتان را هم حتما دور بریزید یا بایگانی کنید و روی آن بنویسید همه مطالب این فایل باطل شد. |
| |||
چهارشنبه 18 فروردین1389 ساعت: 16:50 |
توسط:علی |
|
سلام خواهر خوبم.من علی هستم . کارشناسی ام را در پیام نور رشت گرفتم.خواستم یکبار دیگر به شما بگویم همیشه برای ناامیدی زود است.البته به خوبی با شرایط شما آشنا هستم و شرایط شما را درک می کنم.یاد روزهایی می افتم که سال چهارم بودم.80واحد هم پاس نکرده بودم.بیشتر دوستان و همکلاسی هایم درسشان تمام شده بود.من خیلی نگران بودم.اما در این شرایط اوضاع بدتر هم شد.پدرم سکته مغزی کرد.اما باز این همه ماجرا نبود.تشخیص پزشکان بیماری آلزایمر بود که در انتظار پدرم بود.
| ||
چهارشنبه 28 مهر1389 ساعت: 17:48 |
توسط:علی |
|
سلام.این شما هستید که به دانشگاه پیام نور رشت رسمیت می دهید و نه دانشگاه پیام نور به شما.امیدوارم زندگی خوبی داشته باشید همراه با پیشرفت و موفقیت تا باز دانشگاه پیام نور به شما افتخار کند.ان شا’الله پس از فارغ التحصیلی بهتر حرفهایم را درک می کنید.پیام نور بخشی از گذشته همه ما خواهد بود و با گذشته مان که بخشی از زندگی ماست باید با احترام برخورد نماییم.با کمال ارادت و احترام.علی.دانشجوی سایق پیام نور رشت که با همه زجرهایی که پیام نور به من داد سبب شد تا در نهایت امروز دانشچوی سال آخر کارشناسی ارشد باشم و برای دکترا عزمم را جزم کنم.اگر یک دانشجوی پیام نور توانست پس سایر دانشجویان پیام نور هم می توانند.با دنیا دنیا آرزوهای خوب.""""" |
من هم توانستمِِ. مثل خیلی دیگر از هم رشته ای هایم توانستم در مسیری که میخواستم و آرزویش را داشتم قرار بگیرم.بايد صادقانه بگويم شايد باورش سخت باشد اما پيام نور دنياي مرا دگرگون كرد!هيچ وقت ترس ها يم را فراموش نميكنم هنوز هم از يادآوري آن روزها حالم بد مي شود.منهم مثل خيلي ها در سال آخر واحدهايي باقي مانده زياد داشتم.استرس امانم را بريده بود! اما تمام شد.مطمئن باشيد اگر شروع كنيد براي شما هم با موفقيت تمام مي شود.(اينها را براي دوستي مي نويسم كه دانشجوست و حال روزهاي سابق مرا دارد)
راستش آمده بودم تجديد خاطره ،خواندن كامنتهاي قبلي برايم كلي خاطره انگيز بود.دوست دارم بدانم كه همراهان من در اين مسير حالا كجا ايستاده اند ؟دوستاني كه هميشه برايمان نظر ميگذاشتيد كجاييد؟
نميدانم با من موافقد يا نه؛اما من امروز
به پيام نوري بودنم افتخار ميكنم!